آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

آرشیدا خورشید زندگی من

دلخوری آرشیدا جونـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

عشق مامانی دیگه برای خودش خانمی شده.برای جمعه شام مهمون داشتم-خاله های مامان (خاله عصمت و خاله شمسی) و مادر جونت و خاله شهلا اینجا بودند .منم حسابی سرم شلوغ بود و کلی کار داشتم.بعد از شام شما و پرنیان تصمیم گرفتید کارتون ببینید یه یک ساعتی مشغول تماشا شدید منم که دیدم چشمات قرمز شده صدات زدم و گفتم ارشیدا چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟دیگه تمومش کن. فرداش ساعت 11:45 دقیقه تنبل خرس من تازه از خواب پا شدی و اومدی اون دستای کوچکت رو حلقه کردی دور گردنم و گفتی:مامان چرا دعوام کردی؟من گفتم کی؟شما هم گفتی دیشب پیش مهمونها   .   الهی فدات بشم فدای غرورت بشمممممممممممم.دختر گلم ناراحت شد که جلوی مهمونها دعواش کردم.مامانی ببخشید ...
17 مهر 1390

نامزدی خاله جون

از روزی که بدنیا اومدی تا الانش شما و خاله جون فاطمه ات عاشق همدیگه هستید وقتی تاره شروع به صحبت کردن کردی و کلمه مامان رو یاد گرفتی به اون میگفتی مامان و به من میگفتی مریم.کلی هم ذوق میکردی و میخندیدی.شما دو تا خیلی زیاد با هم دوستید طوری که اگه خاله ات باشه من رو کلا فراموش میکنی و حاضر نیستی ثانیه ای پیش من باشی.در کنار اون حسابی شاد و خندانی و بهت خیلی خوش میگذره.کنار بازی و تفریح خاله جون از نظر آموزشی هم خیلی چیزا بهت یاد داده در مجموع برات حسابی وقت گذاشته:شعر،موسیقی،ریاضی،انگلیسی و.....  از اونجایی که خاله عاشق موسیقی هست و گیتارهم میزنه شما هم شدیده به موسیقی  و خوانندگی علاقمندی.از هر ...
11 مهر 1390

تولد حضرت معصومه

امروز و هر روز،روز توست ... روزت مبــــــارک مهربونم امشب میخواستم برات به مناسبت روز دختر جشن  بگیرم واصه همین به بابایی زنگ زدم تا برات کیک بگیره اما بابای فراموشکار یادش رفت دیگه ببین حال مامان رو عزیز دلم دوست دارممممممممممممممممممممممممممممم   ...
7 مهر 1390

ارشیدا و کلاس زبان

قربون ناز و عشوه هات برم.همیشه حواست به خودت هست که مرتب باشی،بدون عطر از خونه بیرون نمیری.چند وفتی بود که از من میخواستی ببرمت مدرسه آخه کتاب خوندن رو خیلی دوست داری منم تصمیم گرفتم ببرمت کلاس زبان.رفتیم موسسه خاله جون و ثبت نام کردیم.کلی واسه خودت ذوق کردی انقده قشنگ معلمت خانم نائیج رو صدا میزنی:خانم مللم. دامنه لغت انگلیسیت:میتونی تا 5 بشماری.میدونی دست آرنج پا زانو ،سر،قرمز ابی،مامان،بابا،عسل،خرگوش چی میشه.خیلی زود یاد میگیری و من عاشق اینم که دخملم انقدر به یادگیری علاقمنده. الان از خواب پاشدی و مثل همیشه صدام زدی تا من برم بغلت کنم تا نرم پیشت از جات بلند نمیشی    &...
4 مهر 1390
1